جغرافیدان حقیقی باید بداند

جغرافیدان حقیقی باید بداند !؛

آمایشدان حقیقی بیش از او ...

در برخی از کشورهای عقب مانده خرافی ، حکٌام خود پسندی که به صحیح یا به غلط ، امر آمایش سرزمین به صورت حقیقی و به اصطلاح علمی را برعلیه منافع شخصی ، گروهی ، قدرت و حتی ادامه حکومت خود می بینند صراحتا" ، یا به صورت ضمنی ، به تحریف آمایش سرزمین دست می زنند یا حتی از این نیز فراتر رفته آنچه متضاد و برخلاف آمایش سرزمین است را بنام آمایش سرزمین معرفی می کنند و به هر تقدیر مانع از به کارگیری این سیاست عدالت طلبانه و سامانبخش در جهت توسعه و رفاه عموم مردم می گردند .

بزرگترین ترفندهای این حکٌام در این امر عبارتند از :

- جلوگیری از ورود اسناد و مدارک ( کتاب ها ، مقالات ، و.. ) حقیقی و معتبر این رشته به کشور و ترجمه صحیح آنها برای عموم دانشجویان ، دانشپژوهان و دست اندر کاران .

- جلوگیری از فعالیٌت های متخصصان حقیقی ( و نه تنها صاحبان مدارک تحصیلی معتبر یا اکثرا" غیر معتبر ... ) این رشته .

- سپردن کار آمایش سرزمین به لافزنان خود بزرگ بینی که از آمایش حقیقی تقریبا" هیچ نمی دانند ( مگر در دانشگاه های معتبر کشور که ممکن است یکی - دو استثناء قائل شوند ) ؛ و قاعدتا" به عوامفریبی و حتی فریب همقطاران خود در سایر رشته ها روی آورده چون نقاش مار که در برابر گروهی نادان بر مار نویس غلبه کرده است ، ذهن عموم مردم را به اغلاط خود بیالایند ، وهرگونه امکان استقرار آمایش حقیقی را تا سالیان دراز از بین ببرند .

- تحریف آمایش سرزمین به هرگونه مطالب دلخواه خود و به اصطلاح : « من در آوردی » .

- تشکیل مبحثی تقریبا" به طور کامل جعلی بنام آمایش سرزمین و ترویج آن بین مردم ( به منزله نشر اکاذیب مداوم ) .

- کسانی که در چنین فضائی چنین مباحثی جعلی را آموزش می بینند غافل ، و  با اعتماد به نفس اینکه متخصص آمایش سرزمین شده اند ، خود ، نا آگاهانه و « ساخته شده » ، برخلاف حقیقت ، و برخلاف منافع ملٌت خود به تبلیغ و ترویج این مغلطه می افتند ؛ و چه بسا بدون این که حتی کلیات حقیقی (علمی ) آمایش سرزمین در جهان را درک کرده باشند به نگارش کتاب آمایش سرزمین ، یا جغرافیای آمایش ، و نظایر آنها می پردازند : یک سری کتاب و مقاله مغلطه بتام آمایش سرزمین .

پس ، تاکید می کنیم که :

* « فضای جغرافیائی » آن بخش از سطح زمین است که انسان در آن تغییراتی پدید آورده است ، و موضوع « جغرافیای انسانی » است ؛ منتهی چون به « ثوابت و متغییر ها » می پردازد طبیعتا" مورد توجٌه سیاستگذاران و برنامه ریزان توسعه کشور واقع می شود .

* « سرزمین » مفهومی شامل فضا ، امٌا فراتر از آن دارد ، و به ویژه یک « حاکمیٌت ، یا دولت و مدیریت را می رساند که علاوه بر جغرافیای انسانی در حوزه « جغرافیای سیاسی » و « علوم سیاسی » ، « علوم مدیریتی » ، « مدیریت اقتصاد کلان » و « سیاستگذاری اقتصادی - اجتماعی - فرهنگی » و نهایتا" برنامه ریزی کلٌ کشور قرار می گیرد ؛ و به ویژه « امنیٌت » و « عدالت اجتماعی - منطقه ای » لازمه برای آن را بر رشد و توسعه فضائی می افزاید .

* در آنچه که برای اصلاح یا بهبود ، پیشرفت ، و توسعه سرزمین یا بهبود بخشیدن به متغییر ها ( کاهش تنگناها ، و افزایش امکانات جغرافیائی ) ی سرزمین داریم  به « جغرافیای اقتصادی » ( جغرافیای مهندسی یا جغرافیای ریاضی در تحلیل های کمٌی سطح زمین ) و ساخت مدل های پیش نیاز آمایش سرزمین می رسیم .

جغرافیای سیاسی و جغرافیای اقتصادی خود اگر شعباتی از جغرافیای انسانی نباشند خواه ناخواه مبتنی بر آن هستند .