جغرافیا و آمایش  Teheran.Iran. geographie et amenagement

جغرافیا و آمایش Teheran.Iran. geographie et amenagement

آموزش و پژوهش علمی جغرافیا ( شناخت سرزمین ) و آمایش سرزمین ، کپی و استفاده ی غیر مجاز از محتویات این سایت در هرگونه سازمان اداری ممنوع است .
جغرافیا و آمایش  Teheran.Iran. geographie et amenagement

جغرافیا و آمایش Teheran.Iran. geographie et amenagement

آموزش و پژوهش علمی جغرافیا ( شناخت سرزمین ) و آمایش سرزمین ، کپی و استفاده ی غیر مجاز از محتویات این سایت در هرگونه سازمان اداری ممنوع است .

استقرار روابط سازنده بین آبادی ها


استقرار روابط سازنده بین آبادی ها ، مورخ 12 ژوئیه 1999 ( قانون شونمان ) ، به روابط بین آبادیهای فرانسه در پروژه آمایش سرزمین در آن کشور پرداخته است.

این قانون، روابط بین آبادیهای کشور فرانسه را در سه مرتبه قرار داده است :

- جامعه های بخش ها ( در محیط روستائی )

- جامعه های مجتمع های مسکونی ( بیش از 50 هزارنفر )

- جامعه های شهری ( بیش از500 هزارنفر جمعیت )

با این توضیح که جامعه هائی که لااقل 500 هزارنفر جمعیت داشته باشند را می توان در چارچوب مفهوم کلانشهر نیز مورد ملاحظه قرار داد .

در حال حاضربیش از 85 درصد از جمعیت فرانسه مشمول قوانین و مقررات مربوط به روابط بین آبادی ها می شوند ؛ موضوعی که سبب انقلابی آرام در مجموعه سرزمین فرانسه شده است .162 « جامعه ی مجتمع مسکونی» طی پنج سال در فرانسه تشکیل شده اند ؛ یعنی تعدادی که فراتر از پیش بینی های موجود در گزارش مشهور پی یر موروآ  تحت عنوان « اصلاحات اساسی در امور عمران و خدمات عمومی محلٌی » ( مورخ سال 2000 ) بوده است ؛ و از طرف دیگر در همین گزارش انتخابات نمایندگانی  بنا به آراء مستقیم عمومی برای هرآبادی پیشنهاد شده است .   


این پست ، ثابت است


آمایش سرزمین چیست ؟ : تعریف آمایش سرزمین


تعریف ویکیپدیا به زبان فرانسه از « آمایش سرزمین »

( تعریفی که از معتبر ترین مرکز علمی آمایش سرزمین در جهان ناشی شده است ؛ و در ویکیپدیا به زبان فرانسه آمده است . )


آمایش سرزمین نامی است که از همان ابتدا در کشور فرانسه ، که مبداء ، منشاء ، و مهد آمایش سرزمین در تمام جهان به شمار می رود ، به مجموعه فعالیت هائی داده اند که توسط بخش عمومی یا دولت و بخش شبه عمومی مثل شهرداری ها ( یا توسط بخش  خصوصی بنا به ماموریتی که از بخش عمومی یا بخش شبه عمومی ، یا هردو ، یافته است ) روی یک سرزمین صورت می گیرد تا با مداخلاتی عامدانه ، عالمانه ومنطقی ، چهره ی آن محل را به نفع ساکنانش تغییر دهد.

بنا به تعریف روژه برونه :

« آمایش سرزمین ، هم به معنی دخالت یک جامعه در شکلِ سرزمین ِ محل زندگی خود ، و هم به معنی نتیجه ای است که از این دخالت عاید میشود . » 

پس ، آمایش سرزمین ( قبل از آنکه یک علم ، تکنیک یا هنر باشد ) اقدام و عمل چیدمان انسانها و فعالیت های اقتصادی - اجتماعی - فرهنگی آنها ، تاسیسات ، تجهیزات و وسایل ارتباطی مورد نیاز آنان ، تحت یک نظم منطقی تر، و البته با توجه به تنگناهای طبیعی- انسانی- اقتصادی و حتی استراتژیکی است.

آمایش سرزمین در پی استقرار نظمی جدید ، و بهتر، به جای نظم قدیمی و خود رو در یک سرزمین است ؛ بهترین جای دهی انسان ها و فعالیت ها ، توزیع منطقی تمام آنچه که در زندگی منطقی یک جامعه لازم است در فضای جغرافیائی آن جامعه ؛ و آنهم بهترین از نظر تمام اهداف ؛ یعنی نه فقط از  دیدگاه اهداف اقتصادی ، بلکه در مرتبه ای والاتر از نظرتوجه به رفاه و بهبود معیشت مردم  : اصطلاحاتی تا حدودی مبهم ، و در عین حال معرف  صریح و واضح هدف نهائی اجتماعی و انسانی آمایش سرزمین .

آمایش سرزمین ، به مفهوم صریح این اصطلاح ، عملی جغرافیائی  است ؛ یعنی عبارت است از اصلاح شکل چهره ی جغرافیایی فلان سرزمین با عملیاتی بر روی یک یا چند وچندین شبکه ی موجود درآن برای ارتباطات ، توسعه شهری ، و مکانیابی منطقی برای صنایع . پس :

هر عمل جغرافیایی یک عمل آمایشی است .

* ترجیح داده ایم که به منظور استفاده هرچه بیشتر مبتدیان دراین رشته ، به بهانه رعایت امانت ترجمه ای تحت اللفظی نداشته باشیم  .   


طرح های کلٌی ( شماها ) در خدمات عمومی (3)

برخی از شماها به نفع این یا آن چیدمان  خاص،در تناقض با یکدیگر تنظیم شده اند ( در مفاد « قانون راهبرد خمل و نقل داخلی » با « بیانیه منافع عموم مردم » در خصوص مجوز های شهرسازی ، واگذاری امتیاز سدسازی ، واگذاری امتیاز خرید ابزار و ماشین آلات لازم در طرحهای عمرانی و خدماتی  ، و... ) .

ازطرف دیگر قاضی دادگاه حل اختلافات ، چون جزئی از سند های برنامه ریزی ، در چهارچوب مادٌه آر - 121 - 3 قانون شهرسازی فرانسه مبتنی بر اینکه  طرح های عام المنفعه ای که دولت می تواند به مراجع و دستگاههای استانی و شهرستانی تحمیل کند میتوانند متوقف شوند ، میبایست به حلٌ این تناقضات بپردازد .

فهرست محتواهای برخی از شماها ، علاوه بر آنچه که ذکر شد ، همچنین اجازه می داد که برخی از منافع ملٌی بعضی از تجهیزات عمومی و جایگاه های مورد استفاده عموم مردم ( « گزارش وضعیت میراث طبیعی ملی » ) در ضمیمه سماهای فضاهای طبیعی و روستائی کاملا" مشخص و متمایز شوند : این موضوع بدون اینکه نفعی مستقیم داشته باشد ، میتوانست توسط قاضی شکایت  وارده در چهارچوب کنترل و نظارت موارد زیر سؤال بردن روشهای حفاظت از فضاها و منابع طبیعی موجود در طرح بکار گرفته شود . ).

شماها ، به رغم مشکلات مربوط به اجرای آنها ، کوچکترین تزلزلی در حفظ جایگاه خود بین طرح های مربوط به آغاز عدم تمرکز در فرانسه نداشتند . سرانجام مشکل میشد تصور کرد که بازهم انتقال وظایف و اختیارات ازدولت مرکزی فرانسه به مراجع و دستگاههای محلی و منطقه ای آن بدون اینکه دولت ابزار تضمین کننده ای در هماهنگی های سیاست های عمومی ، هماهنگی های اجتماعی ، و هماهنگی های منطقه ای کشور داشته باشد ؛ امکانپذیر گردد .

با این وجود چند اصلاح اساسی در امور مربوطه اجتناب ناپذیر شده بود :

توضیح محتوای شماهای طرح ها در آنچه که مربوط به تحول اداری و پیشبینی آینده می شد و اینکه آیا آیا منطبق با قواعد ومالکیت های قانونی کنونی هستند یا خیر .

تصریح و تحکیم حتمی و برآیند قضائی هر شما : در این مورد ، اگر می خواستند شماهائی ازشیوه انتقال وظایف از دولت مرکزی فرانسه به مناطق - استانها و شهرستانهای آن داشته باشند می بایست به وضعیتی اجتناب ناپذیر تن در دهند .

تقاضای تصویب نهائی طرح ها توسط پارلمان .

دریادداشت آینده ( انشاء الله ) :

ظهور « منطقه ی طرح آمایش وتوسعه » در فرانسه


طرح های کلٌی ( شِماها ) ی خدمات عمومی (2)


هدف ِ تهیٌه شِماها


هدف تهیه ی شِماها ترسیم هدف های موجود یا خطوط کلٌی سند « انتخاب های استراتژیکی سیاست آمایش و توسعه پایدار سرزمین طی بیست سال آینده  » فرانسه بود . امٌا طبیعتا" این شما ها موفق به ترسیم و توضیح آن قسمت از اولویتها که استراتژی فرانسه را به خطر می انداخت نشدند . به اضافه ی اینکه این اسناد فقط به شِماهائی زیربنائی محدود نمی شدند ؛ بلکه تعریف و توضیح اصول سازماندهی و ایجاد تحول اداری در خدمات عمومی فرانسه را نیز در بر می گرفتند .

مجموعا" شِما ها بر دو نوع بودند :

- شماهای پیش بینی یاسناریو هائی درترسیم اهداف انتخاب شده دراجرای سیاستهای اتخاذی ( مثلا" ؛ شماهای مربوط به آموزش عالی که به صورت یک شیرازه بین موافقتنامه ها در بخشهای مختلف عمل می کرد ند ) .

- تعاریف حقیقی هدف های دخالت بخش عمومی ( دولت ) در اجرای برنامه ها ، و ابزار مورد کاربرد .

حال آنکه در خصوص محتوای شما ها  ، در سندی که توسط دولت تهیه شده بود و در برخی از امور متوجه عدم تمرکز هم می شد ، رعایت اولویتهای هریک ازبخش های سرزمینی کشور هم مطرح بود . کاملا" واضح بودکه بنا به شما ها هم می توان بخشی از سرزمین را بر بخشی دیگر از آن در امر آمایش و توسعه اولویت بخشید ؛ بیشتر در نظرداشت ؛ یا بدون اینکه سازمان های محلی آنها را در تنگنا و تحت فشار گذاشت به حدٌ کافی و وافی مورد حمایت و راهنمائی قرار داد . آنچه باقی میماند این بود که تصمیمات اتخاذ شده توسط دولت فرانسه طبق وظایف و اختیاراتی که داشت مسلما" بر تصمیمات اتخاذ شده توسط مسئولان و سازمانهای محلی ( مثلا" در امر حمل و نقل ) تاثیر گذار می شدند .

در آنچه که به نتیجه شما ها مربوط می شود فقط تهیه و تنظیم آنها به صورتی صریح و کاربردی قابل قبول بودند ؛ امٌا حتی گاه در مواقعی که این شرایط فراهم آمده بود اثرات کاربردی آنها توسط قانونگذار محدود می شد .کسی نمی توانست با قانونگذاران مخالفت کند مگر مسؤولان « شمای منطقه ای آمایش و توسعه پایدار » در منطقه خود ( که البته آنها نیز نهایتا" نمی توانستند تاثیر قابل توجهی بر قانون و اجرای آن داشته باشند ) ؛  سازمان های دولتی مربوطه به فرض اعتراض نهایتا" چاره ای جز سزخم کردن در مقابل قانون نداشتند ؛ و به این ترتیب قاضی مربوطه نیز نمی توانست چندان کمکی به شاکی یا شاکیان داشته باشد .

با همه ی اینها در چند مورد لازم میبایست به قطعیت لازم دست یافت

( ادامه دارد انشاء الله ) 


طرح های کلٌی ( شِماها ) ی خدمات عمومی


طرح های کلٌی ( شِماها ) ی خدمات عمومی 


در سال 2002 میلادی هشت طرح کلٌی یا شِمای خدمات عمومی ِ بخشی در فرانسه مورد تصویب قرار گرفت : آموزش عالی - فرهنگ - سلامت - اطلاعات و مخابرات - حمل و نقل - نیرو - ورزش - فضاهای طبیعی و روستائی . بعدا" شماهای مرتبط با یکدیگر خدمات عمومی ( حمل و نقل مسافر و حمل و نقل کالاها ) بنا به حکم  654 - 2005 لغوشدند .امریه یا حکم مزبور ، که در قانون مرخ 25 ژوئن 1999 وُی نه پیش بینی شده بود ، سبب تهیه یک برنامه استراتژیکی ملٌی شد که فقط بخشی از آن به نتیجه مطلوب رسید .

تهیه برنامه بر عهده دولت بود، امٌا سازمان های محلٌی ، سازمان های تخصصی و سازمان هائی دیگر هم در این برنامه ریزی مشارکت داشتند . همین که پیشنویس برنامه تهیه شد آن را در سطح ملٌی به نظر خواهی عموم مردم گذاشتند . شور و مشورت های تخصصی هم (که در هر حال تعداد آنها کم نبود ) شروع شد .سنگینی کار در چنین روندی بدون کوچکترین شک و تردید سبب بد فرجامیش شد  : ضرب الاجل  ( غیر واقع بینانه ) 31 دسامبر 1999 تحقق نیافت و موافقتنامه های برنامه ملٌی - منطقه ای قبل از به پایان رسیدن تهیه طرح ملٌی که باید بر اساس آن مبادله می شدند ، به امضاء طرفین رسیدند . مسئله ی قوز بالاقوزی وسعت و شمار شور و مشورت ها یِ به خوبی تلخیص و تدوین نشده نیز ، در نارسائی و ناکارائی موافقتنامه ها و سایر سندهائی که به  امضاء مسئولان امور رسیده بودند  ، چنان چشمگیر بود که دیگر بدون شور ومشورت هائی جدید حل و فصل آنها غیر ممکن شده بود . این مانع بزرگ در کار می توانست ، همانطور که در باره قانون پاسکوآ عمل شده بود،  با قبول طرح کلٌی ارائه شده از سوی مجلس ملٌی ، به صورتی رضایتبخش حل و فصل  شود .

و امٌا دوٌمین مشکل : عدم تمرکز در کار تهیه طرح کلی بود که اصولا" توسط « هیئت نمایندگی آمایش سرزمین و تحرٌکات منطقه ای » ( داتار )  صورت گرفته بود ؛ و به رغم مساعی بسیار زیاد آن هیئت برای رسیدن به تعریفی از یک دکترین مشترک ، عملا" عقیم و مختلف الاجزاء باقی مانده بود .

( یادداشت بعدی : اهداف این طرح کلٌی چه بودند ؟ )