إنّا لله وإنّا إليهِ رَاجعُون

مشهورترین میدان جهان شانس ثبت جهانی خود را از دست داد

.

مشهورترین میدان جهان شانس ثبت جهانی خود را از دست داد


یدان تاریخی امیرچخماق نام میدانی درکهن شهر یزد است. مجموعه بناهای تاریخی امیرچخماق یزد شامل بازار، تکیه، مسجد و آب انبار که قدمتشان به دوره تیموریان (قرن ۹ هجری) برمی گردد.
به گزارش تابناک یزددر آن دوره امیرجلال‌الدین چخماق از سرداران شاهرخ تیموری و حاکم یزد بود که با همکاری همسر خود فاطمه‌خاتون برای آبادانی یزد مجموعه‌ای شامل تکیه، میدان، حمام، کاروانسراها، خانقاه، قنادخانه، چاه آب سرد و مسجد امیرچخماق را ساخت.
اما حالا این مجموعه تاریخی پرونده آن در آستانه خروج از لیست ثبت جهانی است به طوریکه سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور پرونده ثبت جهانی مجموعه امیرچخماق یزد را از دستور کار خارج می‌کند.
در واقع این مجموعه با ارزش که نقطه خیابان‌های اصلی شهر است شامل مسجد، تکیه، بقعه ستی فاطمه، بازارچه حاجی قنبر، آب انبار ستی فاطمه، نخل و آب انبار تکیه امیر چخماق می‌باشد. این مجموعه از آثار قرن نهم هجری است که امیر جلال‌الدین چخماق از سرداران و امرای شاهرخ تیموری هنگامی که به حکومیت یزد رسید با همکاری همسر خود ستی فاطمه خاتون برای آبادانی، شهر آن را بنیان نهاد. بانیان در شمال مسجد، میدانی ایجاد کردند که هم اکنون پابرجاست و مرکز شهر یزد است. این میدان در عصر صفوی هم به همین نام شهرت داشت. در زمان شاه عباس برخی از این آثار احیاء شده است، از جمله چهار سوقی بر روی کاروانسرا ساخته شده است. اوایل قرن سیزدهم هجری میدان جلوی مسجد و سردر بازار تبدیل به حسینیه شده ‌است . البته آنچه مسلم است در آن زمان، این مکان نقش حسینیه را نداشته، چون ساخت چنین فضاهایی از زمان صفویه به بعد در ایران رواج پیدا کرده است.
در شرق میدان ا میر چخماق، بازاری به نام حاجی قنبر وجود دارد. این بازار از بناهای نظام‌الدین حاجی قنبر جهانشاهی است. این شخص که به امر جهانشاه قره قریونلو به حکومت یزد رسیده بود آثار دیگری هم در یزد بنا کرد. بعدها بر سر در بازار بنای زیبا و بلندی به اسلوب بناهای موجود در تکیـه‌های یزد سـاخته شد.
این بنـای عظیـم یکی از معـرف‌های شهر یزد است و هنگـامی که می‌گوینـد« میرچخماق» مرادشان همین بناست در حالی که از آثر امیر چخماق نیست. مسجد امیر چخماق که در تاریخ‏های یزد به نام مسجد جامع نو نیز خوانده شده است .
در دوره صفویه به همت امیر جلال الدین چخماق شامی حاکم یزد از امراء و سرداران و مقرب درگاه شاهرخ و زن او ستی (بی بی) فاطمه خاتون احداث شده است. تکیه امیر چخماق در سال ۱۳۳۰ هجری شمسی و با شماره ۳۸۳ و مسجد امیر چخماق در سال ۱۳۴۱ با شماره مستقل ۲۴۷ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیدند. همچنین این بناها و دیگر الحاقات به عنوان مجموعه امیرچخماق نیز با شماره ۲۴۱۶ به ثبت ملی رسیده‌است.
علل خروج پرونده امیرچخماق یزد چیست؟
سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور پرونده ثبت جهانی مجموعه «امیرچخماق» یزد را از دستور کار خارج می‌کند.رعایت عرصه و حریم یک اثر از جمله شرایطی است که باعث می‌شود سازمان بین‌المللی یونسکو اجازه دهد یک اثر با ثبت جهانی در معرض دید جهانیان قرار بگیرد.
آن‌طور که حمید ضیایی‌ پرور مدیرکل روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به روزنامه ایران گفته است:سازمان میراث فرهنگی در طول این مدت تلاش زیادی به صورت غیر علنی انجام داد تا از طریق مراجع، ستاد فرماندهی نیروهای مسلح، وزارت کشور، وزارت اطلاعات و نهادهای دست اندرکار، مانع انجام این کار غیر قانونی شود.
به گفته او این پرونده در حال ارسال برای ثبت جهانی در سال 2015 بود. ضیایی پرور می‌گوید: از نظر مقررات جهانی هر کشور در هر سال حق دارد فقط یک پرونده را برای ثبت جهانی ارائه کند واگر پرونده ثبت نشود، آن کشور فرصت یک ساله را از دست خواهد داد.
ایران تاکنون از بین 32 هزار اثر ثبت شده در فهرست ملی خود تنها 17 اثر در فهرست جهانی یونسکو دارد که به اعتقاد ضیایی پرور این جایگاه، شایسته ایران نیست چون ایران دارای غنی‌ترین تمدن بشری است که هنوز سرپاست.
به گفته او، امیر چخماق در میان کاندیداهای ایران بالاترین اولویت را داشت و بنا بود که امسال پرونده را ارسال کنند اما با این اتفاق شانس ثبت این اثر گرفته شد و بنابراین پرونده دیگری جایگزین آن خواهد شد.
به گفته او باوجود اینکه سازمان میراث فرهنگی ملاحظاتی به خرج داد و از ابتدا ماجرا را رسانه‌ای نکرد اما عوامل دست اندرکار این موضوع از تمام ظرفیت‌های خود برای اتهام زدن به سازمان استفاده کردند و در نهایت هم به این صورت کار خود را پیش بردند.
به گفته ضیایی پرور سازمان میراث فرهنگی اعتقاد دارد که شهادت و شهدا جزو میراث کشور هستند و این نحوه برخورد با شهدا را خلاف فرهنگ و ارزش‌های والای شهدا می‌داند.
ضیایی پرور می‌گوید: سازمان میراث فرهنگی در حال تهیه یک گردش کار و پیوست کردن تمام مکاتبات انجام شده در این مدت برای مراجع ذی ربط است تا مقامات ارشد کشور در جریان چند و چون ماجرا قرار بگیرند و از این طریق بشود از وقوع اتفاقاتی این چنینی پیشگیری کرد.
او با این توضیح که در این ماجرا یک سری اتهامات به سازمان وارد شد که بدون پاسخ ماند، می‌گوید: برخی، قوانین میراث فرهنگی را قوانین طاغوتی و قبل از انقلاب می‌دانند. بنابراین باید به آنها گفت بسیاری از قوانین کشور از جمله قوانین تجارت، مدنی و... قبل از انقلاب تصویب شده و براساس فرمان حضرت امام(ره) تا مادامی که این قوانین در مجلس نقض نشده به قوت خود باقی است و هر دستگاهی نمی‌تواند با استناد به ماقبل انقلاب بودن آنها از اجرای قوانین سر باز بزند.» به گفته او برخی از افراد، جهانی شدن را مسخره می‌کنند و می‌گویند که ما احتیاج به ثبت جهانی نداریم. در حالی که وقتی یک اثر در یونسکو ثبت می‌شود در 5 هزار سایت جهانی معرفی می‌شود.
به گفته او وقتی یک اثر در فهرست جهانی قرار می‌گیرد و جاذبه‌های گردشگری آن توسط یونسکو معرفی می‌شود به این معنا است که این اثر یگانه است و همتایی دیگر ندارد.
او آثار تاریخی را منبع درآمدی برای کشور در شرایط کاهش قیمت نفت می‌داند که می‌تواند گردشگران و توریست‌های علاقه‌مند به تاریخ و تمدن کشور را به ایران بکشاند و از رهگذر آن ایجاد شغل کند.
به گفته او ثبت جهانی یک اثر می‌تواند باعث شناخت فرهنگ و تمدن ایران در جهان شود. فرهنگ و تمدنی که هنوز آنقدر شناخته شده نیست که برخی کشورها فیلم‌های معاند ساخته شده چون «300» را باور می‌کنند!
امیرترقی نژاد

خانه ی تاریخی مودت در شهر یزد

 

خانه تاریخی «مودت» توسط دانشگاه های تهران و یزد مرمت می شود

خانه مودت
شناسهٔ خبر: 3603701 - چهارشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۲:۳۲
خانه قاجاری مودت با همکاری انجمن علمی تالار دانشکده هنر و معماری دانشگاه یزد و انجمن علمی مرمت دانشگاه تهران مرمت می شود.

به گزارش خبرگزاری مهر، هادی رضوی مسئول طرح احیای خانه مودت و عضو انجمن علمی مرمت دانشگاه تهران در این خصوص گفت: طرح مرمت این خانه تاریخی به طور رسمی از ۲ اردیبهشت مصادف با ۱۳رجب آغاز خواهد شد.

وی با بیان اینکه متولی اصلی احیای خانه، انجمن علمی مرمت دانشگاه تهران است، تصریح كرد: برای راه‌اندازی ابتدایی خانه، هزینه‌ای معادل ۵۰ میلیون ریال برآورد شده و تاکنون حدود ۴۵ میلیون ریال از سوی استادان رشته معماری دانشگاه تهران برای احیای و مرمت خانه جمع‌آوری شده است.

مسئول طرح احیای خانه مودت درخصوص اقدامات انجام شده برای احیای این خانه گفت: هزینه‌های احیای خانه تاکنون به صورت خیریه از استادان رشته معماری تامین شده و اغلب دانشجویان دانشکده هنر و معماری دانشگاه یزد کارهای احیا و مرمت خانه را بر عهده دارند و یک تیم فنی و مهندسی نیز برای همکاری دعوت شدند.

رضوی تصریح کرد: اقدامات اولیه برای اصلاح سیستم برق‌كشى در خانه مودت شروع شده و در مرحله اول چراغ‌ها و سیم‌كشی خانه تست شد و برای نورپردازی خانه از آنجا كه باید با كمترین دخل و تصرف باشد از امكاناتی استفاده می‌شود كه احتیاج به سیم‌كشی نداشته باشد و بسیار كم حجم باشند.

وی گفت: مرمت كامل این خانه احتیاج به دو سال كار فشرده حرفه‌ای مرمت دارد كه امیدواریم با تامین منابع مالی به سرانجام برسد.

وی در خصوص تاریخچه این خانه قدیمی در بافت تاریخی یزد عنوان کرد: خانه قاجاری مودت یکی از منحصر به فردترین خانه‌های تاریخی شهر یزد به شمار می رود و با یک و نیم قرن قدمت، در سال ۱۲۸۶قمری ساخته شده و در ۲۷ دی ۱۳۷۷ با شماره ثبت ۲۲۴۹ به‌ عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

مبارک باد

چاه آب در معماری بومی - مردمی شهر یزد (3)

 

چاه آب در معماری بومی - مردمی شهر یزد (3)

امروز اکثر آنچه که در مردم شناسی ِ معماری و شهرسازی شهرها و روستاهای ایران نوشته می شود تقریبا" به طور کامل ذهنی و تخیلی به نظر می رسند . شهر یزد نیز از این قاعده مستثنی نیست . یکی از منزل و محله ی خودش خوشش می آمد ه است ؛ این احساس نوستالوژیک در وی پرورش یافته و تقویت شده است تا آنجا که عشق به معماری بومی خود را به تحریر کشیده و نشان داده است . دیگرانی که دارای احساسات مشابه وی بوده اند نیز به تحسین وی نشسته اند  ... کمبود معماران و شهرسازان حقیقتا" بزرگ در منطقه نیز به این امر کمک کرده است . وی به جای آن که در قلمرو حقیقتا" علمی و منطقی ِ معماری و شهرسازی مشاهده ، مطالعه و تحقیق کرده باشد در قلمرو زیبانگاری یا ادبیات و مردم شناسی ، یا در واقع مردمنگاری ، و آنهم آماتور ، بدون اطلاع از اساسی ترین اصول و مبانی آن ، به صورتی ذهنی و حتی گاه کاملا" تخیلی ، به نگارش پرداخته است ؛ و آن را معماری و شهرسازی قلمداد کرده است ! حال آنکه اصلِ معماری ، حتی معماری بومی و مردمی ، بر محاسبات و مهندسی ، البته در حد و حدود خود ، است ؛ و معماری و شهرسازی در حوزه مطالعات مردمشناختی نیز نمی توانند کاملا" بری از اطلاعات ، شناخت و فنون ( غالبا" تجربی ) مهندسی بوده باشند .

دیده ایم که در حال حاضر هرکارگری به عنوان کنده کار شروع به حفاری چاه می کند ، در صورتی که در دهه های 1340 و 1350 در یزد ، علاوه بر تعیین معماری محل چاه ، معماری تکنیک های حفاری در هر محل  ، و برای هرگونه چاه ، و حتی انتخاب کارگر ماهر ، و مهم تر از آن ، مناسب حفاری چاه ، وجود داشت .

در آن زمان نه تنها کارگر لاغر و حتی کوچک اندام (1) و امٌا البته قدرتمند و دارای توانائی کافی برای حفاری چاه لازم بود بلکه در واقع امر اجتناب ناپذیر می نمود .؛ چون وی به آسانی موفق به حفر چاه هائی با قطر 65 تا 75 سانتیمتر ( به گفته مردم محل : عرض ِ سه وجب ) می شد ؛ حال آنکه کارگر قوی هیکل و قدبلند مناسب حفر چاه هائی بود که بیش از 80 – 90 سانتیمتر قطر داشته باشند که چاه هائی با آن قطر مسائلی در افزایش خاک زائد دشواری بالا و پائین رفتن در چاه ، ریزشهائی که ممکن بود به بلااستفاده شدن چاه یا هزینه های تعمیراتی و... منجر گردد .

مقنی به معنی همان حفار چاه آب ، چاه فاضلاب ، و چاه و مجرای آب قنات بود ، منتهی مقنی ها هم مراتبی داشتند که برخی به در جه ای در حد معمار چاه و قنات می رسیدند ؛ و از جمله در مورد خانه های یزد علاوه بر تعیین محل و به طور کلی معماری چاه ، معماری چاهخانه ، که بلاشک بر شکل و معماری خانه نیز تاثیر مینهاد ، را نیز بر عهده می گرفتند : محل نشیمن « آبکش » و بالا کشیدن آب از چاه ، محل حوضچه یا منبعی که آب در آن خالی می شد . محل انشعاب یا انشعابات از منبع ، و....

( ادامه دارد )   

(1) دلایلش را به تفصیل در گزارش قنات و مقنی کری در ناحیه یزد ور دهه 1360 آورده ام که لابد همچنان در موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران موجود است .

چاه آب در معماری بومی - مردمی شهر یزد (2)

معیار های تعیین محل چاه آب

1 - تعیین کننده محل چاه آب ، مقنی ، که با انتخاب محل چاه ، نقشی نسبتا" تعیین کننده در نقشه ساختمان و نهایتا" معماری آن داشته است قبل از همه به نزدیک ترین چاه آب توجه می کرده و با توجه به این که آن چاه دارای آب ، به ویژه آب کافی است ، پس سفره زیرزمینی آب در آن ناحیه مناسب است ، سعی می کرده است که چاه را در نزدیکی آن چاه حفر کند . از طرف دیگر صاحب چاه قبلی عملا" به این امر ، که احتمالا" بخشی از آب سفره مورد استفاده خود را به سوی خود می کشیده است معترض بوده است و روابط همسایگی از همین جا محتملا" اندکی تیره می شده است . به ویژه که از نظر عرف محلی ، حریمی ( تا آنجا که شنیده ام لااقل ده گز ) برای چاه خود قائل بوده اند (1) .

2 - سعی به هرچه نزدیک تر بودن محل چاه به مجرای زیرزمینی قناتی که در آن نزدیکی می گذشته است ؛ و در این مورد برخی از صاحبان قنات ها حریمی پانصد گزی برای مجاری زیر زمینی خود قائل بوده اند که مسلما" رعایت آن غیر ممکن بوده است .
3 - در آبرفت زمین ، گودی ، واقع شدن
4 - در محلی که پوشش گیاهی وحشی  یا خودروی بیشتری داشته باشد  . در این مورد ملاک بر گیاهان معمٌر تر و به خصوص گیاهانی چون خارشتر بوده است که ریشه ای تکشاخه و طولانی به عمق برده از سفره های نسبتا" زیرزمینی و چه بسا زیرزمینی تغذیه می کرده اند .
5 - سبز و خرم بودن گیاهان موجود در این پوشش گیاهی
6 - سست بودن و مخلخل بودن زمین
7 - نم داشتن یا به اصطلاح قدیمی بوی نا داشتن زمین
8 - گرم تر بودن زمین در فصول سرد که شاهد بر آن نیز زودتر ذوب شدن برف زمستانی بر آن نسبت به زمین های مجاور بوده است .
9 - جذاب تر بودن یا به گویشی قدیمی آبکش تر بودن زمین که گواه آن جذب سریع تر آب باران در اوقات بارانی نسبت به زمین های همجوار بوده است .
10 - نفوذ پذیر تر بودن لایه های زیرین پوسته زمین و به نا رسیدن که چه بسا پس از چند متر حفاری آنجا را مناسب ندانسته محل دیگری را به عنوان چاه آب خفر می کرده اند .

(1) . به رغم وجود ضرب المثل « چاردیواری ، اختیاری » همسایه قدیمی عملا" حق داشته است که در خصوص محل چاه آب ، چاه فاضلاب ، دودکش و بادگیر ساختمان جدید معترض بوده طلب جلب رضایت کند .  


چاه آب در معماری بومی - مردمی شهر یزد (1)

چاه آب در معماری بومی - مردمی شهر یزد

شاید اصطلاح « آب ، مایه حیات » در شهر یزد ، به عنوان کم باران ترین شهر ایران ، بیش از سایر شهرهای بزرگ این کشور صدق می کرده است ؛ به ویژه که دسترسی به آب روان سطح الارضی ، مگر در امتداد آب کوهی ، میدان ملکیه ، عباسیه ، و...از طرف دیگر در کوچه ی آب تفت ، و دسترسی بر چاه های حفر شده بر روی مجاری قنات های عبوری زیر شهر ، آنهم فقط در چند محله ، امکان پذیر نبوده است .

ضروری تر از هر بخش برای ساختمان ها ، و از آنجمله ساختمان خانه ، و شهر ، حتی اکثرا" برای همان آغاز بنٌائی ، یعنی چرس ریزی و خشت زنی ، حفر چاه و دسترسی به آب کافی بوده است ؛ و این امر البته به آسانی صورت نمی گرفته است ؛ و چه بسا چاه هائی که حتی در عمق بالاتر از چهل متر هم به آب کافی نمی رسیده اند .

محل چاه آب را بنٌا یا معمار تعیین نمی کرده اند ، بلکه مقنی آن را تعیین می کرده است و از نقش مقنی در معماری ساختمان های بومی یزد همین بس که با تعیین محل چاه آب در جائی غیر از آنچه که مدٌ نظر معمار بوده است تمام نقشه خانه را بهم می ریخته است و آن را تغییر می داده است ؛ به خصوص که غالبا" تعیین محل چاه فاضلاب مطبخ و به خصوص چاه فاضلاب مستراح که میبایست فاصله ای کافی با چاه آب آشامیدنی داشته باشند تابع تعیین محل چاه آب بوده است ؛ و به این ترتیب محل چند بخش اساسی ساختمان که مطبخ ( در خانه ها ) و مستراح و احتمالا" سایر چاه های فاضلاب بوده اند ؛ بستگی به نظر و معماری مقنی داشته است .

عوامل جغرافیائی - فناوری تعیین محل حفر چاه آب آشامیدنی در شهر قدیم یزد توسط مقنی های آن روزگار با نوعی به گفته خودشان زمین شناسی :

- دربرخی از بخش های زیر زمین دسترسی به آب تقریبا" غیر ممکن است ؛ مگر مثلا" یک یا دو لیوان آب در روز

- برخی از بخش ها دارای آبی با املاح بیش از حد و به اصطلاخ تلخ هستند .

- برخی از بخش ها دارای آب بهتری هستند امٌا ممکن است کفایت نکنند .

- برخی ظاهرا" دارای آب بیشتری هستند .

- برخی ممکن است در بدو امر دارای آب کافی نباشند امٌا احتمال می رود که به تدریج با رگه های جاری آب زیر زمینی مرتبط شده و پر آب شوند .

و... به این ترتیب مخل تعیین چاه آب و تا حدودی بسیار محل تعیین چاه های فاضلاب ساختمان و در نتیجه بازهم تا حدودی بسیار نقشه ساختمان ، و معماری ساختمان ، تحت تاثیر تخصص و تجربه و تصمیم مقنی قرار می گرفت .

( یادداشت بعدی : عوامل تعیین محل چاه آب ) 


خشت زدن یا خشت مالی در یزد دهه 1340

پیرهن خود ز گیا بافتی

خشت زدی روزی از آن یافتی

                                 نظامی گنجوی

ابتدا باید دید خشت زن یا به گویش غالب یزدی ها « خشت مال » چه كسی بود . ظاهرا" هركسی می توانست خشت بزند و غالبا" هم می زد ؛ امٌا بیشتر اوقات از خشت زنان حرفه ای استفاده می كردند:

یكی ، خشت زنانی كه خاك و آب خشت زنی را خود تهیه كرده خشت می زدند و غالبا" به قیمتی در حدود بیست درصد فزونتر از قیمت تمام شده ی آن در مركز شهر به طالبان می فروختند ؛ اما چندان خریداری نمی یافتند و تعدادشان در كل خشت زنان یزد به یك دهم نیز نمی رسید .

دیگری ، خشت زنانی كه در محلی كه می خواست ساختمان سازی شود یا در جوار ساختمان سازی كار می كردند و به مهارت در خشت زدن مشهور بودند . اینان نیز بیش از ده – پانزده درصد از خشت زنان یزد را تشكیل نمی دادند .

سوٌم كارگر( به گویش 1333 یزد : فعله ) ئی كه به این كار گمارده می شد ، زیر نظر مستقیم بنٌا كار می كرد و توسط وی كنترل و راهنمائی می شد ؛ منتهی اجرت خود را معمولا" برحسب هر هزارخشت تهیه شده دریافت می كرد .

قالب خشت زنی را هم كه به عمق معمولا" 5 سانتیمتر ؟ و طول و عرض هریك 20 یا 23 سانتیمتر ؟ بود همه داشتند و یا به قیمتی بسیار ارزان از چوب تهیه می كردند .

آنچه كه مهم بود مواد خشت زنی بود كه به فرایند آن پیوند می خورد .

اگر می خواستند خشت خوبی داشته باشند چهار شرط اصلی داشت :

- خشت زن قوی و با انصاف

خشت زدن ظاهرا" کاری بسیار ساده بود که از هرکسی بر می آمد ، امٌا نیاز به قدرت بدنی بالا داشت و انصافی که در میزان مالیدن خشت ( ورزدادن در مراحل مختلف ) می بایست وجود داشته باشد ؛ گل به خوبی انتخاب و ورز داده شود و دست آخر با قدرت زیاد در قالب پرس شود . آزمایش این هردو نیز موقعی بود که پس از خشک شدن کامل خشت ها بنٌا چند خشت از هربخش خشت های هره شده بر می داشت و آنان را با قدرتی متوشط به هم می کوبید که قاعدتا" نمی بایست می شکستند ... در یزد کارگرانی از چند روستا از جمله از روستاهای مهریز به خوب خشت زدن شهره بودند .         

خاك خوب

-         خیس خوردن زیاد ، مثلا" تا سه روز ( آنهم با آن آب كمیاب و گران در بسیاری از محلات یزد )

-         نبودن شن درشت ( قلوه سنگ ) در خاك آن كه به نظر بناها از استحكام خشت می كاست

-         افزودن كمی كاه به گل ، اگر چه بازهم برخی معتقد بودند كه كاه گرچه برخلاف قلوه سنگ بر استحكام خشت می افزاید ؛ اما در مقابل از میزان عایق بودن خشت در مقابل گرما و سرمای كویری می كاهد . گاهی به جای كاه نوعی گیاه صحرائی با آن مخلوط می كردند . افسانه ای هم وجود داشت كه خشت با موی بز محكم تر می شود ، كه البته نگارنده هیچ خشتی كه در آن موی بز به كار برده باشند را ندیده است .

-         لگد شدن خاك آغشته به آب ( گل ) در چند روز و هر روز چند مرتبه

-         موقع مالیده شدن توسط خشت مال ، گلش به خوبی و قدرت بازو مالش داده شود

-         موقع نهادن در قالب با قدرت هرچه بیشتر در آن پرس شود

-         هردو روی خشت را با آبمال كردن صاف كنند چنان كه خشت به جای آنكه یك رو باشد دورو باشد .

-         خشت را پس از نیم خشك شدن روی زمین میبایست عمودی روی زمین قرار داد ( هره کرد ) تا بهتر و زودتر خشك شده باز هم بنا به گویش یزدی « مغز خشك » شود

خانه های مشهور یزدی كه از دوره های زندیان و قاجاریان ، و برخی از حدود دویست و پنجاه - شصت سال پیش ،هنوز پای برجا و غالبا" قابل استفاده باقی مانده اند از چنین خشت هائی ساخته شده اند .... حال آنكه ، به تقریب غالب ، بخش های ارگ مشهور بم بیش از صد تا صد و پنجاه سال عمر نداشت .

خاک در شهریزد ارزش داشت

خاك در شهر یزد ارزشی بسیار والا داشت چرا که خانه و بسیاری از وسایل و لوازم خانگی از خاك ساخته می شد . امٌا ساخت خانه یا سایر ساختمان ها ، حجم و ابعاد بسیار بزرگ تری داشت و نیاز به خاكی بسیار بیشتر .

خاك نامرغوب مسئله ای اساسی بود ؛ چرا كه خانه ها را با خشت می ساختند و خشت را با خاك .اگرخاك خوب بود خانه و ساختمان هم خوب و به خصوص محكم می شد ؛ و اگر خاك ، خوب نبود ، خشت و خانه و خانه ساز كه همان معمار و بنٌا باشند ، بد ! .

خاك خوب مناسب خشت زدن و حتی چینه نهادن ، قیمتی بود و در همه جای شهر ( كاشان ، یزد ، كرمان ، و... ) یافت نمی شد . اگر زمین بكر بود از خاكش كه غالبا" مناسب می نمود برای خشت زدن و چینه گذاشتن استفاده می كردند ؛ اما اگر ساختمانی خشت و گلی را تخریب كرده بودند كه به جایش خانه یا هرساختمان دیگری بسازند از استفاده مجدد از خاك آن اكراه داشتند ، به خاكش « گل مرده » یعنی بیجان و كم رمق و سست می گفتند و بنابر این به خاكی جدید یا به اصطلاح « خاك بكر » نیاز می یافتند .

خاك یزد اكثرا" شن گونه ، به قول یزدی ها « ریگ » ، در عمق بیش از یك متر غالبا" توام با « چلو » ( ریگ به هم فشرده شده ) و نا مناسب بود كه رنگش به زردی می زد .

خاك رس ، زرد رنگ ، یا به قول یزدی ها « گل نر » هم یافت می شد ؛ امٌا بسیار كم ، و به تنهائی مناسب فعالیت های ساختمانی نبود . 

خاكی مخلوط از هردو ، واقعا" « خاكی رنگ » و بری از نخاله ( به گویش یزدی : سنگ و سقاط ) را ، به حق ، بیشتر می پسندیدند .

این بود كه معمار خاك را نگاه میكرد ، بین انگشتانش لمس می كرد ؛ و چه بسا بو می كشید تا آن را برای خشت زدن ، و به طور كلی كار ساختمان سازی انتخاب كند ، یا نكند .

تا حوالی سال 1330 ، خاك را با الاغ یا گاری الاغی حمل می كردند .تعریف می كردند كه چگونه یكی از تجٌار ثروتمند یزد كه قدیم در شمال شهر یزد ، شمال مسجد جامع خانه می ساخته است به دلیل نامرغوب بودن آن خاك ، پنجاه راس الاغ در اجاره داشته است كه از جنوب شهر برایش خاك بیاورند و خاك زمین فلانكس را ( البته نادانسته ) به توبره كشیده است .

 سال 1333 كه در منزل ما بنٌائی مفصٌلی به راه افتاده بود محاسبه كرده دیدند كه  اجاره كامیون برای میزان خاكی كه نیاز داشتند بسیار به صرفه تر بود . راننده یا دارنده كامیون خود خاك یا به قول خودش معدن خاك را می یافت ، خود بر آن كارگر می گماشت و خود پس از آوردن خاك ، نخاله ها را از شهر بیرون میبرد ..