مفهوم و مضمون سرزمین (6)
سرزمین در جغرافیای سیاسی
در جغرافیای سیاسی ، سرزمین با تمرکز بر روی روابط بین حکومت و تابعان آن در فضای جغرافیائی تعریف می شود . بخشی از تعریف ماری - کریستین ژائیه می تواند در به تصویر کشیدن پذیرش مضمون سرزمین در جغرافیای سیاسی کمک کند : « ...... منظور از سرزمین یک حدٌ و حدود سیاسی و فضای زندگی یک گروه انسانی است ... که به دنبال تسلط هر چه بیشتر بر این آب و خاک خود به منظور استفاده هرچه بیشتر است . » . این تعریف اصولا" برای درک اصطلاح جغرافیای سیاسی است ؛ امٌا باید یاد آوری کرد که ماری - کریستین ژائیه در مورد این تعریف ، که به قول وی چیزی جز یک عملِ به روز کردن نیست ، بخصوص در مورد این اعتقاد که هر گروه در یک سرزمین قرار گرفته است ، مورد انتقاد قرار دارد .
روبرت دیوید سِک آمریکائی، و کلود رافستن سوئیسی ، اگر چه حوزه مطالعاتشان منحصر به جغرافیای سیاسی نیست ؛ هردو در یک مورد و به صورتی غیر مستقیم در فهم جغرافیای سیاسی مشترک اند و از آن تعریفی نسبتا" مشابه در سالهای 1980 ارائه داده اند .
به نظر روبرت دیوید سک :
سرزمین ، بخشی معیٌن از فضای جغرافیائی تحت کنترل یک گروه انسانی است .
وی موضوع سرزمین را به موضوع استراتژیهای کنترل انسانی گره می زند . به این ترتیب یک گروه از افراد انسان دارای یک کنترل ( غالبا" اقتصادی ) بر یک سرزمین می شود ، و به منظور تسهیل کار خود و توسعه آن ، تشکیلاتی فضائی در آنجا به وجود می آورد ، و دنباله ی قضایا .
کلود رافستن امٌا با این تعریف ربرت دیوید سِک ، درآن مورد که که سرزمین را فقط قلمروی تحت کنترل یک گروه انسانی معرفی می کند ، مخالف است . بنظر وی این تعریف دیوید سک سرزمین انسانی را مشابه سرزمین حیوانی تنها محل زندگی یک گروه می داند ؛ بدون آنکه حکومت انسان بر آن را بحساب آورد . به این دلیل کلود رافستن در تعریف خود از نظریه ی منطقی میشل فوکو استفاده کرده توضیح می دهد که سرزمین به معنی تغییر شکل داده شده ی یک فضای جغرافیائی توسط انسان و تحت تاثیر فرهنگ و اندیشه اوست . به این ترتیب با ساده کردن تعریف کلود رافستن می توان گفت :
سرزمین، فضائی جغرافیائی است که انسان با عمل بر آن به آن هویت بخشیده است .
اقتباس از :
https://fr.wikipedia.org/wiki/Territoire
( ادامه دارد)
تاریخچه کاربرد اصطلاح « سرزمین » در جغرافیا
اصطلاح سرزمین در ایران ، به ویژه در علوم جغرافیائی ، از زبان فرانسه ترجمه شده است ؛ چرا که :
- در بدو ورود علوم انسانی جدید و غربی زبان فرانسه زبان بین المللی بوده است ؛ و اکثر دانش آموختگان رشته های مربوط از حوالی 1307 خورشیدی تحصیلکرده ی فرانسه بوده اند .
- مفهوم سرزمین در « آمایش سرزمین » عملا" از فرانسه نشآت گرفته است .
- آغازکاربرد این اصطلاح در جغرافیای فرانسه به قرن سیزدهم میلادی بر می گردد ؛ و قبل از آن فرانسویان نیز مانند ایرانیان ( و در ایران در تفاوتی بارز با ایالت و ولایت که مفاهیمی بیشتر سیاسی - اداری داشته اند ) اکثرا" از اصطلاح « منطقه » استفاده می کرده اند .
از قرن هفدهم به بعد میلادی اصطلاح « سرزمین » در مورد شهر و حومه ی آن نیز بکار رفته است ؛ یعنی :
شهر + مزارع و باغات اطراف شهر + دهات ، محلٌه ها و به طور کلٌی سکونتگاه ها ( ی همسایه ) یا جای های اطراف شهر .
از همان قرن هفدهم میلادی است که اصطلاح « سرزمین » در مفاهیمی سیاسی - اداری نیز بکار گرفته شده است ؛ به عنوان مثال :
سرزمین فرانسه
سرزمین نورماندی
که شرط شناختشان فقط توجٌه به مرز مشخص سیاسی و اداری است .
امروز سرزمین یک کشور تمام آن چیزی است که در داخل مرزهای آن کشور قرار گرفته است . سرزمین شهر ، تمام آن بخشی است که در داخل مرزهای شهر قرار گرفته است ، داخل محدوده خوانده می شود و قاعدتا" تحت نظر و مدیریت شهر داریِ مربوطه است .
به همین ترتیب می توانیم سرزمین روستا ، سرزمین بخش ، سرزمین شهرستان ، و سرزمین استان را نیز تعریف کنیم .
اصولا" کاربرد باصطلاح علمیِ واژه « سرزمین » ، یا اصطلاح سرزمین ، در علوم اجتماعی و جغرافیائی ، چندان قدیمی نیست و شاید فقط به سال 1982 بر می گردد . به نوشته ی ژاک لِوی ، این اصطلاح از سال 1982 (1) در کتاب جغرافیائی « سرزمین های زندگی روزانه » آمد و از آنجا متداول گردید .
نخستین کاربرد مهمٌی که این اصطلاح را در علم جغافیا کاملا" متداول ساخت توسط کلود رافستن در کتاب « برای یک جغرافیای قدرت » منتشره در سال 1980 میلادی است . از آن زمان به بعد اصطلاح سرزمین در علومی متعدد به صورتی فزاینده بکار رفته ؛ و ابعادی تازه یافته است .
واژه های سرزمین و « نابرابری سرزمینی » از سالهای 1990 به بعد در علوم اجتماعی و علوم سیاسی بسیار بکار گرفته شده اند . در این وضعیت ، مفهوم سرزمین نیز بسیار توسعه یافته است و از مفهوم اولیه و ساده ی سرزمین سیاسی - اداری به مفاهیم دیگری چون سرزمین های وابسته ، مورد نزاع ، و ...و...و... رسیده است . این گرایش برداشت سیاسی - اداری در کاربرد فرانسوی اصطلاح « سرزمین » بیش از کاربرد آن در زبان انگلیسی و کشورهای انگلوساکسون ( انگلیس - آمریکا - استرالیا - و... ) بوده است .
در ارتباط با جغرافیا ، فدریک ژیرو معتقد است که اصطلاح « سرزمین » به صورت یک« تکواژ چند وجهی » در آمده است که مفاهیمی بسیار متعدد از آن مستفاد می شود .
(1) نویسنده ی این سطور در آن زمان دانشجوی دکتری « جغرافیای آمایش » ( گرایش آمایش شهری ) بود که هنوز دانشگاه اکس - مارسی تبدیل نام آن به رشته ی « آمایش سرزمین » را نمی پذیرفت .
اقتباس از :
https://fr.wikipedia.org/wiki/Territoire